مقدمه
سلام خدمت بازدیدکنندگان عزیز. همونطور که میدونید این روزا به دلیل فراگیر شدن اینترنت و تلفنهای همراه، فرصت خوبی برای کسب درآمد از اپلیکیشینها پیش اومده. همونطور که میدونید گوشیهای هوشمند به یکی از لوازم جداییناپذیر زندگی روزمره ما تبدیل شدهاند. قابلیتهای متنوع و جذابی که درون تلفنهای همراه قرار داده شده، باعث شده که فرصتهایی برای تولید اپلیکیشینهای کاربردی مختلف با ایدههای متنوع برای برنامهنویسان به وجود بیاد. اگه شما هم علاقهمند به روشهای کسب درآمد از برنامهنویسی موبایل هستید و یا به تازگی برنامهنویسی اندروید رو آموزش دیدین و قصد دارین تا از اون کسب درآمد کنید. این نوشته میتونه برای شما مفید باشه.
توی این پست قصد دارم تا به بررسی انواع روشهای کسب درآمد از برنامهنویسی موبایل بپردازم. در ادامه قصد دارم تا چهار نوع مدل درآمدی رو معرفی کنم و مزایا و معایب اونو بیان کنم. پس با من همراه باشین. این مدلها عبارتند از:
- مدل کارمندی
- مدل آزادکاری
- مدل تدریس
- مدل استارتآپی
مدل کارمندی

یکی از رایجترین مدلهای درآمدی در زمینه برنامهنویسی اندروید، مدل کارمندی هستش. در این روش مثل تمام حرفهها و شغلهای دیگه شما توی یه شرکت یا مجموعهای استخدام و مشغول به کار میشین. در این روش شما، درآمد ثابتی رو در هر ماه دریافت میکنید و از این بابت نگران دغدغههای مالی و مسایل دیگه نیستید. از مزایای مدل کارمندی، میتونیم به حقوق ثابت و مزایا و امنیت شغلی بالا اشاره کنیم. البته در کنار این مزایا ممکنه با معایبی هم روبرو باشین. از جمله اینکه ممکنه حقوق دریافتی شما پایین باشه. یا اینکه مجبور به انجام کارهایی باشین که دوست نداشته باشین و یا اینکه فرصت کمتری برای رشد و افزایش مهارتهای خودتون در کنار کار خودتون داشته باشید.
مدل فریلنسری

مدل درآمدی بعدی، آزادکار یا فریلنسری هستش. در این روش شما آزادی عمل بیشتری نسبت به مدل کارمندی دارین. در این روش انتخاب پروژهها، تعیین قیمت و زمان اون دست شماست. این روش یه سری معایبی هم داره از جمله اینکه ممکنه شما به دلیل عدم تعامل داشتن با افراد و گروه دچار حس تنهایی و ایزوله بودن داشته باشین. یا بعضی مواقع پروژهای براتون وجود نداشته باشه. همونطور که گفتم شما در اینجا اختیار عمل بیشتری دارین و زمان و قیمت دست شماست. و دستتون توی تعیین مبلغ و زمان بازتره. اما در مجموع این شغل با وجود اینکه میتونه آزادی عمل بیشتری براتون داشته باشه اما شما با چالشهای مختلفی روبرو میشین. چالشهایی مثل تعامل با کارفرما، تعیین زمان و مبلغ و برخی مسایل حقوقی دیگه. راستی اگه بخواین تو این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشید علاوه بر تسلط داشتن روی مهارتهای مرتبط با برنامهنویسی، با مهارتهایی مثل شبکهسازی هم تسلط کافی داشته باشین.
مدل تدریس

شاید بشه گفت که تدریس، یکی از چالشبرانگیزترین شغلها محسوب میشه. توی برنامهنویسی هم چنین امری صدق میکنه. اگه شما توانایی نسبتا کافی توی فن بیان و تولید و ارائه محتوا دارین میتونید اقدام به انتشار دانستههای خودتون از طریق آموزش دادن به افراد کنید و در کنارش کسب درآمد کنید. راههای مختلفی برای تدریس وجود داره مثل:
- تدریس خصوصی
- تدریس در آموزشگاهها
- تولید و انتشار آموزشهای ویدئویی
- و….
تو این روش علاوه بر کسب درآمد، مزایای بیشتری هم بدست میارین. از جمله کمک کردن به افراد و آموزش اونا برای کسب مهارت، افزایش شبکهسازی.
مدل استارتآپی

و اما آخرین مدلی که قصد دارم توی این نوشته دربارهاش توضیح بدم، مدل استارتآپی هستش. هستهی تمام استارتآپها، یه ایده هستش. البته ایدهها لزوما چیزای جدیدی نیستند بلکه میتونند نسخهی اصلاح یافته ایدههای موجود در بازار باشند.
در این روش شما با مدنظر داشتن یه ایدهی نسبتا قوی شروع به توسعهی یه اپلیکیشین میکنید، البته همونطور که گفتم ممکنه لزوما ایدهی شما یه ایدهی نو و بکر نباشه و قبل از اون نمونههای مشابهی وجود داشته باشه. اما خب بعد از تولید و انتشار اپلیکیشین چه جوری میشه از اونها جریانهای درآمدی ایجاد کرد؟!
در ادامه ۴ تا از استراتژیهای کسب درآمد از این روش رو میگم:
- فروش مستقیم
- پرداخت درونبرنامهای
- تبلیغات
- فروش کالا و خدمات
فروش مستقیم
در این استراتژی، شما با قراردادن اپلیکیشینتون در مارکتهای موبایلی، اقدام به فروش اونا میکنید. لازمهی دریافت اپلیکیشین توسط کاربران پرداخت اون هستش. نکتهای که درباره این روش وجود داره اینه که در این مدل به دلیل عدم اطمینان و آشنا بودن کاربران از محیط کاربری و امکانات از خرید اپ شما اجتناب میکنند. شما برای اینکه کاربران رو مشتاق به استفاده از اپلیکیشینتون کنید باید قفل ذهنی اونا رو بشکنید. اما چه جوری؟ در ادامه با روش دیگهای آشنا میشیم؛ پرداخت درونبرنامهای!
پرداخت درونبرنامهای
همونطور که اشاره شد، روش فروش مستقیم خیلی کمتر اتفاق میفته. چرا؟ چون کاربر بدون داشتن هیچگونه تجربه از اپلیکیشین شما قراره که اقدام به پرداخت اون کنه. در اینجا بهتره که از روش پرداخت درونبرنامهای استفاده کنید.
تو این استراتژی شما بخشهای پایهای اپلیکیشینتون رو برای کاربران رایگان قرار میدین و برای دسترسی به بخشهای پیشرفتهتر، تعرفهها و اشتراکهای ویژه، کاربران رو ملزم به پرداخت هزینه میکنید. به این صورت که اگه کاربر از محیط برنامهی شما خوشش اومد اقدام به خرید نسخهی کامل اپ شما میکنه. میشه گفت که این روش بهتر از مدل فروش مستقیم هستش و ریسکی نداره. بدترین حالت اینه که کاربر اپ شما رو نصب میکنه و خوشش نمیاد و اونو پاک میکنه، چون در این حالت هزینهای هم نکرده و از این بابت ریسکی انجام نداده.
تبلیغات
استراتژی کسب درآمد بعدی، تبلیغات درونبرنامهای هستند. لازمهی کسب درآمد از این روش، میزان بالای دانلود اون اپ هستش. از اونجایی که از بین کاربران اغلب کمتر کسی پیدا میشه که علاقهمند به تبلیغات باشه، بعضا ممکنه کاربران به دلیل مزاحم بودن بیش از حد تبلیغات درون اپ، اقدام به حذف اون کنند.
فروش کالا و خدمات
یکی دیگه از راههایی که میشه از اپلیکیشینتون کسب درآمد کنید، فروش کالا و خدمات هستش. در واقع چنین برنامههایی یه پلتفرم برای ارتباط برقرارکردن بین افراد مختلف به منظور ارائه کالا و خدمات هستش. در اینجا بخشی از سودی که از این راه بدست میاد متعلق به توسعهدهندگان قرار میگیره.
نکتهی دیگهای که وجود داره اینه که از بین روشهای بالا، گاهی اوقات شما میتونید ترکیبی از اونا رو با همدیگه پیادهسازی کنید. مثلا یه اپلیکیشین رو تصور کنید که قابلیت پرداخت درون برنامهای داره. علاوه بر اون، اپلیکیشین شما تبلیغات درونبرنامهای رو هم شامل میشه. برای مثال میتونید برای نسخهی غیررایگان اپلیکیشینتون، امکانات پیشرفتهتر و حتی حذف تبلیغات رو قرار بدین. همچنین اون اپلیکیشین هم میتونه یه بستری برای ارائهی کالا یا خدمات باشه.
بالاخره کدوم روش؟

در این مقاله، تلاش کردم تا برخی از رایجترین روشهای کسب درآمد از برنامهنویسی اندروید رو معرفی کنم. همونطور که اشاره شد، هر روش مزایا و معایبی داشت. حالا شاید براتون سوال پیش بیاد که از نظر من کدوم روشها برای کسب درآمد بهتره. برای این سوال، نمیشه برای همهی افراد یه جوابی داد. شما با توجه به ویژگیهای شخصیتی که دارین و مواردی که براتون مهمه میتونید انتخاب کنید.
برای مثال، افرادی که به دنبال یه شغل بی دردسر و با امنیت شغلی بالایی هستند، مدل کارمندی بهترین گزینه هستش. و بلعکس، برای کسایی که ریسکپذیری بالایی دارند و چالشپذیرتر هستند، مدل استارتآپی مناسبه. یا مثلا افرادی که حس استقلال بیشتری دارند و مایل به انجام کارهای تیمی نیستند، مدل فریلنسری مناسبتره.
در پایان ازتون ممونم که زمان خودتون رو صرف خوندن این مقاله کردین و امیدوارم که براتون مفید بوده باشه.